مقام سازمان ملل متحد خواستار کمک‌ فوری به سیلاب‌زدگان شد + فیلم سیلاب در افغانستان جان ۳۰۰ نفر را گرفت + فیلم همه چیز درباره زمرد پنجشیر | از ثروت سبز کوهستان چه می‌دانیم؟ جاری شدن سیل در بغلان افغانستان ۵۰ کشته بر جای گذاشت (۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) بازدید فرمانده مرکزی ارتش آمریکا از مرزهای پاکستان و افغانستان مقامات طالبان و سفیر چین به معدن «مس عینک» رفتند لباس محلی افغانستان بر تن مجید مرتضایی + عکس طالبان نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را تحریم کرد جمهوری خواهان آمریکا خواستار توضیح وزیر دفاع در رابطه با تناقض در گزارش حمله به فرودگاه کابل شدند تاکید بر ضرورت تدوین برنامه مشترک استان‌های مرزی برای تسهیل تجارت با افغانستان محدودیت پخش یک شبکه خبری ماهواره‌ای در افغانستان از سوی طالبان ویدئو | ارائه خدمات درمانی به ۱۵ هزار بیمار خاص افغانستانی در خراسان رضوی آخرین وضعیت ثبت‌نام اتباع خارجی در سال تحصیلی پیش‌رو رئیس شرکت برق افغانستان: بدهی واردات برق از ایران را پرداخت کرده‌ایم کاظمی قمی در گفتگو با شهرآرانیوز: به دنبال صدور ویزای رایگان برای اتباع افغانستان در دهه کرامت هستیم گلشهر مشهد، نماد نوع‌دوستی ایرانیان کاظمی‌قمی در مشهد | اولین جلسه هماهنگی استانداران استان‌های همجوار با افغانستان در مشهد برگزار شد + فیلم از سرمایه‌گذاری ۳۵ میلیون دلاری طالبان در چابهار چه می‌دانیم؟ افغانستان و ترکمنستان ۱۳ قرارداد تجاری به امضا رساندند فوتسال افغانستان در جدیدترین رده‌بندی فیفا در جایگاه سی‎‌ام قرار گرفت
سرخط خبرها

و من صدای توام بار بار همسایه | شعری از زینب بیات شاعر افغانستانی برای آبادان

  • کد خبر: ۱۱۰۸۸۳
  • ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۵۱
و من صدای توام بار بار همسایه | شعری از زینب بیات شاعر افغانستانی برای آبادان
زینب بیات شاعر افغانستانی ساکن مشهد برای غم شریکی با مردم آبادان شعری سروده و آن را به اشتراک گذاشته است. در یکی از بیت‌های این شعر آمده است: تو مویه کردی غم‌های کابلستان را/ و من صدای توام بار بار همسایه

به گزارش شهرآرانیوز؛ پیوند مردم ایران و افغانستان همچون اشتراکاتشان ناگسستنی است. افغانستانی‌‎ها رنج مردم ایران رنج خود میدانند و ایرانی‌ها هم بارها ثابت کردند که مظلومیت مردم همسایه را فراموش نخواهند کرد.

زینب بیات شاعر مهاجر افغانستانی ساکن مشهد شعری خطاب به مردم آبادان سروده است که در ادامه می‌خوانیم: 

دو همدمیم من و تو، دو یار همسایه
دو رود جاری از این چشمه سار همسایه

منم سرود و تغزل به روی لعل لبت
تویی که شعر و شکر کرده بار همسایه

من و تو بر لب این رود شعر می‌نوشیم
به فارسی خوش و خوش‌گوار همسایه

مگر که تا غم این روزهای گریان را
بدر کنیم به دست بهار، همسایه

تو مویه کردی غم‌های کابلستان را
و من صدای توام بار بار همسایه

غم از چه باز غنوده است روی آبادان
شبیه کابل و شهر مزار همسایه

چه شد که سقف فرو ریخت روی کافه‌ی عشق
دو مرغ عشق تپیدند زار همسایه

بیا به عزت آن روزگار برگردیم
به سرخی گل باغ انار همسایه

به شوکت شب کابل، به شور بلخ قدیم
به روزهای خوش سبزوار همسایه

بس است هرچه که در غم شریک هم گشتیم
شریک شادی هم، گل بکار همسایه

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->